امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

ماه پیشونی

جشن دندونی

بالاخره بعد از کلی درد کشیدن وبی تابی وبی قراری و به دهن گرفتن هرچی که گیرش می اومد اولین دندون امیر محمد در 8 ماه و7 روزگی در اومد . ****** مرواریدت مبارک عزیز دلم ****** و به همین مناسبت یه جشن کوچولو برگزار کردیم...  قرار بود یه جشن حسابی برپا کنیم که درست شب قبل از جشن امیر محمد مریض شد و حسابی تب کرد و کلی گریه کرد و آروم نمی شد. تمام شب رو بالا سرش بیدار بودم و پاشورش می کردم و سعی می کردم تبش رو بیارم پایین و تبش خیلی بالا بود و من از نگرانی اصلا نخوابیدم. صبح زودم با خاله جون بردیمش تولش رو درآوردیم تا کمی بهتر شد. طفلکی اصلا حوصله نداشت . منم که شب نخوابیده بودم خیلی سرحال نبودم. اما روز جشن: این عکسای تزیی...
23 بهمن 1393

کوچه خاطرات ۸

هفت ماه و ده روزگی:    از وسایلی مثل مبل و میز کمک می گیری و وایمیستی : تو هفت ونیم ماهگی کاملا میتونی چهاردست وپا بری: اولین دست گلت رو هم به آب دادی..... و میوه خوری روی بوفه رو شکستی.فدای سرت عزیزم---(۷ماه و ۲۴ روزگی ‌‌‌) از دست توی شیطون دیگه همه چیزای خطردار رو با پتو پوشوندم مثل میز ها رو که لبه تیز دارن یا گوشه های میز تلویزیون رو. تازگیا چندبار کلمه بابا ومامان رو تکرار کردی البته وقتی عصبانی میشی و یه چیزی می خوای وکسی بهت توجه نمی کنه بلند می گی مامما یا بهبا  یعنی مامان ، بابا منو بغل کنید. عاشق کنترل،کیبورد،موس،گوشی،لپتاب،سیمهای برق و... هس...
12 بهمن 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماه پیشونی می باشد